امان از دست بعضی از این فوتبالیستها که توپ زیر پایشان هست و دروازه هم خالی ولی انگار حال و حوصلهی گل زدن ندارند.
بعد ناگهان چشمشان به اسکوربورد ورزشگاه میافتد و دقیقهی 90 را که میبینند تازه یادشان میافتد که باید این توپها را گل میکردند.
راستی دانشآموز، پشتکنکوری و... نکند شما هم جزء این دسته از بازیکنها هستید؟
بعضي از دانشآموزان تمام سال تحصیل را به همه چیز و همه کاری مثل کلاسهای آزاد، مهمانی، بازی و.... اختصاص میدهند به جز درس خواندن. بدتر از آن هم شب امتحان است که بعضی از این دانشآموزان تا صبح بیدارند و قیافههای دیدنی پیدا میکنند. از فرط خستگی چشمهایشان مثل چراغ راهنما از حدقه بیرون میزند.
داستان این آدمها مثل داستان معروف مورچه و ملخ است. ملخ کل تابستان را به امید اینکه هنوز وقت دارد خوش میگذراند و مورچه را که تمام تابستان کار کرد و برای فصل سرما آذوقه ذخیره کرد مسخره میکرد.
زمان طلاست و کمتر کسی ارزش آن را میداند. بزرگی میگفت: «اگر مردم میدانستند که زمان چهقدر با اهمیت است هرگز کفش بنددار نمیپوشیدند.»
از زمان و موقعیت خود به درستی استفاده کنید. خصوصاً که داریم به فصل امتحانات هم نزدیکتر میشویم. اگر شما هم یکی از آن بازیکنهای دقیقهی 90 باشید شک نداشته باشید که حریف به شما گل خواهد زد.