امروز
که داشتم ترازهای دانشآموزان را بررسی میکردم یاد خاطرهای از امتحانات نهایی
سال سوم دبیرستانم افتادم که به نظرم جالب آمد.
سال 84 بود و امتحان حسابان داشتم. برای این امتحان 2 روز فرصت داشتم. چندین کتاب مختلف را حل میکردم و حسابی غرق در کتابها بودم. آن سال اعلام شده بود که معدل سال سوم در کنکور تأثیر مستقیم خواهد داشت. برای همین تصمیم گرفته بودم معدل خوبی کسب کنم و همین در من استرس زیادی ایجاد کرده بود. دبیر حسابان ما هم کتاب دوسالانهی کانون را معرفی کرده بود؛ ولی من زیاد آن را جدی نمیگرفتم. روز آخر که فردایش امتحان داشتم شروع به حل کتاب دوسالانهی کانون کردم. کل کتاب را دو بار حل کردم. چند تا مسئلههای مهم را هم علامت زده بودم که قبل از امتحان یک بار دیگر آنها را مرور کنم. خیلی از سوالهای امتحان برایم تکراری بودند و قبلاً یا خودش یا شبیه به آن را در کتاب دوسالانه حل کرده بودم. اگر کتاب دوسالانه را حل نمیکردم نمیدانم چه اتفاقی میافتاد!